جریان از اینجا شروع میشود که خانم بدجنس چشم مصنوعیاش را در لیوان آب جوی آقای بدجنس میاندازد و آقای بدجنس هم به تلافی قورباغهای را توی رختخواب خانم بدجنس میگذارد. بعد به ماکارونی کرمو میرسیم که خانم بدجنس برای شوهرش تدارک دیده و بعد از این که آقای بدجنس غذایش را تمام کرد به او میگوید که توی غذایش پر از کرم بوده است و بعد هم عصایی که مدام بلند و بلندتر می شود و…
بدجنس ها
130 ﷼
البته باید بقیه بلاهایی را که سر هم می آورند از توی کتاب بخوانید مثل این: خانم بدجنس کش میآید، خانم بدجنس به هوا میرود… بعد از این که با کارهایشان آشنا شدید میتوانید با خانه آنها که هیچ پنجره ای ندارد و باغشان که خانم بدجنس باغبانیاش را بر عهده دارد و پر از کنگر تیغدار و گزنه است تا جلوی بچههای شیطان و تخس را بگیرد، آشنا شوید. در طرف دیگر باغ قفس میمونها است و از دورهای مانده که آقای بدجنس به کار پرورش میمونها و سیرک مشغول بوده است.
کودکان شخصیتها و موقعیتهای مضحک عجیب و غریب و اغراقآمیز را دوست دارند و با رنگی از طنز در داستان میتوان این مخاطبان را جذب کرد و دنیایی باورپذیر برایشان خلق کرد تا لذت ببرند. رولد دال که بهترین نویسنده مرد انگلستان لقب گرفته، این همه را در «بدجنسها» به کار گرفته است تا داستانی بیافریند تا به کمک آموزشگرایی نو و بدون تلقین کردن مفاهیم، در قالب فانتزی بایدها و نبایدها را به کمک دلیل و برهان به کودک آموزش دهد.
وزن | 130 گرم |
---|---|
تولیدکننده |
550000 |
contributer | |
مترجم | |
اندازه |
0.6 × 14 × 18.5 cm |
تعداد صفحه |
ناموجود